Sunday, September 27, 2009

يهود‌نامه؛ پاره‌یِ دوّم

[آنچه زايشان «نفاق» می‌دانند
بوده آزادوارگان‌ترفند
مردمی راست‌پيشه، بيزاران
مانده در چنگِ خيلِ خون‌خواران
گشته تسليم، گه، ز رویِ هراس
گردِ خود، گشته خشمگين، چو خراس
گه مسلمان و، باز، گه کافر
خوانده دين‌شان «ز کافران بدتر» [1]
کرده منسوب‌شان به فعلِ «نفاق»
عاملانِ هزارگونه شقاق
آری، آری، چو دين بُوَد وارو
شخصِ آزاده، می‌شود ده‌رو!]

چون محمّد مدينه را بگرفت
ايستادند خود جهودان، سفت
قلعه‌ها بودشان به پيرامون
استوار و، ز دست‌بُرد مصون
در محمّد نبود غير از کين
ليک بُد ناتوان و، هم مسکين
ابتدا، با تمام پيمان بست
چون قوی گشت، يک‌به‌يک بشکست
رحمة‌العالمين، به وقتِ نياز [I]
به‌ترور، کرد، کارِ خويش آغاز
کعب و سلّام را، نهانی، کشت [II]
جگرِ مردمان گرفت به مشت
به يهودان، بهانه‌ها بگرفت
مانده ايشان، ز فعلِ وی به شگفت
هر زمان، قلعه‌ای گرفت حصار
تا برآورد زاهلِ قلعه، دمار
پس، سویِ قلعه‌هایِ ديگر تاخت
غيرِ امحا، رهی دگر نشناخت
از يکی قلعه، اين رحيم‌الله
هشت‌صد سر بُريد بر سرِ چاه
از کهن‌پير، تا به کودکِ خُرد[2]
که ورا عانه بُد، به تيغ سپرد [III]
قلعه‌ای نيز، پيش از ايشان را
لخت، سر داده بود، در صحرا
خيبر امّا، به جنگ شد آوار
بندگان گشت، مردمی بسيار
فدک، از ترس، گشت خود تسليم
با يهودی، نماند الّا بيم

قومی اين‌گونه تار و مار شدند
کشته، يا خود اسير و خوار شدند

تا محمّد گرفت ملکِ عرب
تازه آغاز گشت شور و شغب
ديوِ اعراب را تلنگر زد
آتشِ فتنه، در جهان گُر زد
مشتی اوباش، گرسنه، خون‌خوار
به جهان در، چو عقربِ جرّار
شده بيدار ديوشان ز درون
همه، مرگ‌آورانِ تشنه‌یِ خون
زآدميّت همی تهی گشته
ملکِ وجدان به اهرمن هشته
سویِ شهرِ بزرگ رو کرده
به تجاوز، به مرگ، خو کرده
بخشی، ايران گرفته در آماج
بخشِ ديگر، به شام در تاراج

اندرين گير و دار و بُردابُرد
هم، نخستين، يهود خسران بُرد
گرچه آن جايگاه سلطه نداشت
بذرِ امّيد، در نهان، می‌کاشت

پاره‌یِ بعدی

?
زيرنويس‌ها:
[1] بدل: خوانده‌شان دين ...
[2] بدل: از کهن‌پير ، تا نرينه‌ی ِ خُرد
[I] در اصل « رحمةٌ للعالمين » است ؛ و آن ، از وصف‌ها و القاب ِ رسول ِ الله است . در وزن نمی‌گنجيد ؛ لام ِ آن را حذف کردم . و البتّه ، باز هم معنای ِ مورد ِ نظر را می‌رساند !
[II] کعب‌بن‌اشرف و سلّام‌بن‌ابی‌الحُقَيق ، دو تن از سران و انديشمندان ِ يهود بودند ، که به شيوه‌ای کاملاً تروريستی ، به‌قتل‌رسيدند . اين دو قتل ِ هولناک ، که فرسنگ‌ها به‌دور از تصوّر اعراب ، و يهوديان ِ يثرب بود ، همگان را دچار ِ رعب و وحشت نمود ...
[III] برای ِ آگهی ِ دقيق از قتل ِ عام ِ يهود ِ بنی‌قريظه ، بنگريد به « تاريخ‌نامه‌ی ِ طبری » ج 1 ، ص ...

No comments:

Post a Comment